< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حقیقت شرعیه و متشرعه

 

مقدمه

بحث در مورد حقیقت شرعیه بود. مرحوم نائینی و آیت الله خوئی و شاگردان ایشان معتقدند بر حقیقت شرعیه هیچ ثمرهای بار نیست. بعباره اخری هیچ جایی در شرع نیست که یک لفظ به کار رفته باشد و ما شک در مراد داشته باشیم و شک کنیم که باید لفظ را بر معنای لغوی حمل نماییم یا بر معنای شرعی حمل نماییم (مصداق ندارد). به بیان دیگر تمام الفاظی که در کلام رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به کار رفته است، از طریق ائمه(علیه السلام) به ما رسیده است، و احادیثی که ائمه(علیه السلام) فرمودهاند مراد معنای شرعی است و معنای لغوی نیست، بنابراین بحث حقیقت شرعیه، مفید فایده نیست. مرحوم آخوند نیز در کفایه به این نظر متمایل است، و با این که ابتدائا آورده است بحث حقیقت شرعیه، فایده دارد، در نهایت فایده داشتن آن را انکار نموده است.

پاسخ این فرمایشات این است که ما در مواردی که کلمهی صلاه و یا کلمهی صیام به کار رفته است، میدانیم مطلوب معنای شرعی است و معنای لغوی اراده نشده است. در این موارد حق با آیت الله خوئی است، اما در مواردی هست که محل بحث است. مانند:

کلمهی نحر در آیه ﴿ فَصَلّ‌ِ لِرَبِّكَ وَ انحَر[1] به چه معناست؟

معنی لغوی: نحر را در لغت، قربانی معنی نمودهاند.

معنی شرعی: یعنی دستها را در موقع نماز تا گوش بالا آوردن.

ما الان نمیدانیم کدام مد نظر شارع است، معنای لغوی و یا معنای شرعی. بحث حقیقت شرعیه در کشف معنی، مفید فایده خواهد بود.

کلمهی صلاه در آیه ﴿وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلى[2] به چه معناست؟

معنی لغوی: دعا، میل، استغفار و ......

معنی شرعی: عمل خاصی که به صورت یومیه بر مکلفین تشریع شده است.

کلمهی صلاه در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً[3] به چه معناست؟

معنی لغوی: دعا، میل، استغفار و ......

معنی شرعی: عمل خاصی که به صورت یومیه بر مکلفین تشریع شده است.

در این دو مورد اخیر نیز مانند مورد اول، بر ما واضح نیست کدام معنا مد نظر شارع است، معنای لغوی و یا معنای شرعی. بحث حقیقت شرعیه در کشف معنی، مفید فایده خواهد بود.فلذا این گونه موارد ممکن است در قرآن و روایات نبوی بیابیم که محل بحث در مسئله حقیقت شرعیه است. (بحث در موارد مسلم و مفروض نیست، در مواردی است که هنوز معنی به خوبی معلوم و واضح نیست که معنای شرعی مد نظر است یا معنای لغوی مد نظر است.)

 

اصول تأخر وضع و تأخر استعمال

وقتی یک استعمال داریم و یک وضع داریم، یعنی دو حادثه داریم و شک در تقدم و تاخر دو حادثه داریم. یقینا برخی از کلمات یک معنا و وضع شرعی پیدا نمودهاند (مانند صلاه و صوم) از طرفی این لغات در کلام رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) استعمال شده اند، و شک در تقدم و تاخر وضع و استعمال است. یک اصل، اصل تأخر استعمال است، یعنی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) این کلمه را به کار نبرده است، تا بعد از این که کلمه در معنای شرعی وضع شده است. (یعنی اول وضع است و بعد استعمال است.) نتیجهاش هم این است که این الفاظ در معنای شرعی حمل شوند.

احتمال دارد کسی نیز عکس این را بگوید و مدعی شود اصل، اصل تأخر وضع است. یعنی نمیدانیم چه زمانی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) این کلمه را بر این معنی وضع نمود. یعنی اول استعمال نموده، بعد وضع کرده است. (اگر اول استعمال نموده، معنای لغوی میشود.) و همان بحثها اینجا مطرح میشود که باید دید اصل مثبت است یا خیر. این احتمال هم مطرح میشود که در اینجا بگوییم اصلِ عدم وضع یا اصل عدم نقل (اصل تأخر وضع یا استصحاب عدم نقل) این موارد اگر از اصول عقلایی باشند بر تمام اصول عملی مقدم میشوند. بعباره اخری اصل عدم وضع بر اصل عدم استعمال مقدم میشود. زیرا اصل عدم استعمال اصل عملی است (استصحاب است) ولی اصل تأخر وضع، اصل عقلائی است و اصل عقلائی اماره است.

پاسخ این مطالب نیز این است که این موارد در جایی است که شک در مراد وجود داشته باشد، ولی اگر مراد معلوم است و کیفیت المراد معلوم نیست، این اصول، جاری نمیشود.

 


[1] سوره‌ی کوثر، آیه 2.
[2] سوره‌ی اعلی، آیه 15.
[3] سوره‌ی احزاب، آیه 56.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo