< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: علائم حقیقت و مجاز

 

مقدمه

کلام در باب علائم حقیقت و مجاز بود. تبادر را بررسی نمودیم و اشکال دور را نیز مطرح و پاسخ گفتیم. حال چند مسئله در مورد تبادر را بررسی مینماییم؛

 

چند مسئله در تبادر

یک شبههای که در باب تبادر وجود دارد این است که اگر یک لفظی، در زمان حال، معنایی از آن متبادر میشود، اما شک داریم در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز این معنا از آن تبادر میکرده است یا خیر؟ مانند کلمهی نجس، امروز معنای نجس مشخص است، اما آیا در صدر اسلام نیز همین معنا از نجس فهمیده میشد یا معنای دیگر فهمیده میشد؟

آخوند متعرض این مسئله نشده است، اما پاسخ این شبهه نیز این است که اگر کسی استصحاب قهقرائی را قبول داشته باشد، که در این صورت مشکلی وجود ندارد. (میگوییم امروز معنای نجاست مشخص است، در مورد قدیم شک داریم، استصحاب قهقرایی میکنیم.) اما اگر کسی قائل به حجیت استصحاب قهقرائی نباشد (که به نظر ما نیز درست همین است که حجت نباشد)، میتوان گفت اصل عدم نقل، یک اصل عقلائی است (استصحاب نیست.)، بنای عقلاء این است که اگر معنای کلمهای را میدانند و در یک زمان دیگر در معنای آن شک دارند، اصل را بر عدم نقل معنای آن کلمه میگذارند.

 

اگر در جایی معنایی تبادر کرد و مقصود متکلم را نیز میدانیم، فقط شک داریم که این مراد متکلم با قرینه به دست آمده است، یا بدون قرینه؟ یعنی این که معنای کلمه چیست را به صورت یقینی میدانم، شک در این است که این معنی برای این کلمه با قرینه بوده یا بی قرینه بوده است. بعباره اخری حقیت است و یا مجاز است؟ آیا میشود در اینجا نیز مدعی شد اصل عدم قرینه است؟ که در نتیجهی آن معنا حقیقی است و مجازی نیست. افرادی مانند سید مرتضی قائل هستند که همیشه اصل آن است که قرینهای نباشد و معنای مورد استفاده حقیقی است. و مجاز بودن نیاز به قرینه و دلیل دارد. لیکن درست این است که ما یک اصل عدم قرینه داریم و حجت هم میباشد، اما حجت بودن این اصل در موارد شک در مراد است، نه در موارد شک در کیفیت مراد. یعنی اگر جایی دیدیم گفته شده رایت اسداً، و ما نمیدانیم مراد گوینده، حیوان مفترس است یا رجل شجاع. در چنین فرضی میتوان گفت اصل عدم قرینه است پس منظور حیوان مفترس بوده است. اما اگر یک جائی من میدانم که منظور گوینده از اسد، رجل شجاع است، اما شک من در این است که وقتی گوینده اسد استعمال میکند (و منظورش رجل شجاع است)، رجل شجاع معنای حقیقی اسد است و یا معنای مجازی اسد است؟ یعنی در کیفیت مراد شک دارم. در چنین شکی اصل عدم نقل، کاربرد و اعتبار ندارد.

 

صحت حمل و عدم صحت سلب

اگر یک معنایی بر یک کلمهای قابل حمل است و آن معنا از این کلمه قابل سلب نیست، این حقیقت است و غیر این هم مجاز میشود. در هر حملی اتحاد و اختلاف لازم است. موضوع و محمول باید با هم مختصر اتحاد و مختصر اختلافی داشته باشند. اگر دو چیز با هم صددرصد اتحاد داشته باشند این حمل شی بر نفس خودش است و تحصیل حاصل است، مانند زیدٌ زیدٌ. یک مختصر اختلافی هم باید باشد، زیرا صددرصد اختلاف سبب حمل مباین بر مباین می شود که غلط است مانند زیدٌ حجرٌ.

 

انواع حملحمل بر دو قسم است:

حمل اولـی ذاتــی: این حمل در واقع حمل مفهوم است، یعنی این که دو چیز اتحاد مفهومی داشته باشند مانند زیدٌ انسانٌ، یا الانسانُ حیوانٌ ناطق و ... .

حمل شایع صُناعی: ملاک این حمل اتحاد در وجود خارجی است، یعنی موضوع و محمول اتحاد خارجی دارند. علت این هم که به آن حمل شایع صناعی گفته میشود این است در صنایع همیشه چنین حملی به کار میرود مانند این که مثلاً گفته میشود این آهن است، این فلز سخت است، زیدُ قائمُ و ... .

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo