< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/09/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وضع الفاظ

 

مقدمه

بحث در مورد معنای حروف بود، و بیان شد آیت الله خویی، وضع حروف را بر تضییق معنای اسمی میداند. در ادامه ی تبیین معنای آلی و استقلالی در کلام ابن حاجب چند مثال را بررسی میکنیم.

 

بررسی چند مثال

کلمهی رجلٌ یعنی مرد (یک مرد)، که نکره است. حال اگر الف و لام جنس به رجل اضافه کنیم و به کلمهی الرجل برسیم، آیا توسعهی معنی پدید میآید و یا تضییق معنی محقق میشود؟ الف و لام جنس حرف تعریف است. و سبب توسعه می شود ولی ایت الله خویی معتقد به معنیی تضییق بود. پس این گونه نیست که اینجا تضییق محقق شود.

کلمهی رجل بدون الف و لام و تنوین مهمل است. اگر تنوین به آن اضافه کنیم، می شود رجلٌ یعنی یک مرد. در اینجا نیز مهمل به مرحله ای بالاتر توسعه می یابد. فلذا مضیق نمیگردد.

یا در مثال "هل قام زید" که هل برای استفهام است و یا مثال "ما قام زید" (مای نافیه)، این که در ادبیات گفته شده است که "حرف ما دل علی معنیً فی غیره"، یعنی هل می آید و جملهی قام زید که خبری است را انشایی می کند، خود قام زید معنای استفهامی پیدا میکند. کما این که مای نافیه، خود قام زید را نافیه می کند و این گونه نیست که ما نفی باشد به همراه قام زید، بلکه ما، معنای مثبت جمله را منفی میکند. پس هل به معنای آیا نیست، بلکه جملهی خبری را استفهامی می کند.

(باقی جلسه ی درس به تبیین مطالب گذشته و پرسش و پاسخ طلاب با حضرت استاد سپری شد.)

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo