< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موضوع علم اصول

 

پیش درآمد

بحث در این است که موضوع علم اصول فقه چیست؟ ابتدا به سبک رسائل و کفایه آراء بزرگان در باب موضوع اصول فقه را بیان میکنیم؛

 

آراء اصولیون در موضوع علم اصول فقهمرحوم شیخ از میرزای قمی، صاحب قوانین نقل نموده است که: "موضوع علم اصول، ادله ی اربعه بما هی ادله" است. یعنی ادله ی اربعه به وصف دلیل بودن، موضوع علم اصول است.صاحب فصول معتقد است اشکالاتی بر فرمایش میرزای قمی وارد است:

یکی از اشکالات به نظر ایشان اینست که بایستی بحث از دلیل بودن ادلهی اربعه، جزو مبادی علم اصول باشد و جزو مسائل علم اصول نیست. زیرا وقتی گفته می شود ادلهی اربعه، دلیل بودن آنها امری مسلم فرض شده است، و از این به بعد را میخواهیم مورد بحث قرار دهیم. در صورتی که در مبادی یک علم بحث میشود که امری دلیل هست و یا دلیل نیست. در صورتی که علم اصول باید از خود دلیل بودن دلیل بحث کند.

اشکال دیگری هم که بر فرمایش میرزای قمی وارد است این می باشد که مواردی چون استصحاب و اصول عملیه چون ادله ی اربعه نیستند، از علم اصول خارج خواهند بود.

به همین جهت صاحب فصول فرموده است که موضوع علم اصول فقه، "ذات الادله" است، یعنی "ادلهی اربعه بماهی هی". بعباره اخری به نظر میرزای قمی ادلهی اربعه اگر دلیل باشند موضوع علم اصول است. و به نظر صاحب فصول، ذات کتاب و سنت و اجماع و عقل، قبل از آن که دلیل باشند، موضوع علم اصول است. فلذا علم اصول بایستی از دلیل بودن این ها بحث نماید.

مرحوم شیخ انصاری و مرحوم آخوند خراسانی، هر دو به هیچ یک از نظرات فوق قائل نیستند و می فرمایند: ما که در علم اصول از سنت وضع نمیکنیم، بلکه در علم اصول فقه از خبر واحد بحث میشود. و خبر واحد خود سنت نیست، بلکه حاکی از سنت و مثبت آن است. بعباره اخری ما در اصول فقه در مقام کشف این هستیم که آیا سنت با خبر واحد اثبات می شود یا نه؟

بعد با توجه به این نکته، رسائل و کفایه این گونه بحث میکنند که آیا بحث از اثبات سنت، با خبر واحد، بحث از عوارض سنت است و یا بحث از عوارض خبر واحد است؟ بحث از کان تامه (یعنی "هل السنت ثابتهٌ بالخبر ام لا؟" ) است. بعباره اخری "ثبوت السنت بالخبر" از عوارض سنت است و یا از عوارض خبر است؟

شیخ انصاری معتقد است که از عوارض سنت است.آخوند خراسانی بر خلاف شیخ معتقد است که از عوارض سنت نیست.

 

بیان حضرت استاد عابدی

اولاً نسبتی که تمام کتب اصولی به مرحوم میرزای قمی دادهاند صحیح نیست و مرحوم میرزای قمی چنین حرفی را بیان نفرمودهاند. در قوانین مرحوم میرزای قمی آورده است که موضوع علم اصول ادلهی اربعه است، اما نفرموده است که به وصف دلیلیت ادلهی اربعه، موضوع علم اصول هستند. ایشان "بما هی" و "بماهی هی" را نیاوردهاند و در این مورد ساکت بوده است.

ثانیاً این که مرحوم میرزای قمی، خودشان ملتفت اصول عملیه بوده است و این را در متن کتاب قوانین نیز ذکر نموده است که بحث استصحاب و اصول عملیه، کجای ادله ی اربعه قرار می گیرد، فلذا اشکال دوم نیز وارد نیست.

 

نظریهی مرحوم سید عبدالاعلی سبزواری

مرحوم سید عبدالاعلی سبزواری (رض) می فرماید در مورد ادله ی اربعه، زمانی عقل حجت است که شارع رد نکند، بنابراین بازگشت عقل به سنت است. بنای عقلا، عرف و سیره نیز همین گونه است. اجماع نیز جزو سنت است، پس ادله ی اربعه منحصر در قرآن و سنت است. کتاب و سنت نیز دو تا نیست، کتاب وقتی حجت است که با کلام معصوم ع تفسیر بشود، و هم چنین حدیثی حجت است که مفسر قرآن باشد و ناقض و علیه قرآن نباشد. پس ادله اربعه منحصر در کتاب مفَسَر اهل بیت (یا حدیث مفسِرِ کتاب) می شود.اشکال کلام مرحوم سبزواری در این است که بین دلیل عقلی و بنای عقلا خلط نموده است، در مورد بنای عقلا این مطلب صادق است که نبایستی از طرف شارع ردع شده باشد، اما این در مورد عقل توجیه ندارد. عقل قابل ردع نیست. هرکس بخواهد جلوی عقل را بگیرد، زمین خواهد خورد. اصلا وجود خدا با عقل اثبات می شود.

ضمنا بهتر بود مرحوم سبزواری می فرمود عقل هیچ حکمی اثبات نمی کند، اصل کلما حکم به عقل حرف درستی نیست. البته بازگشت بنای عقلا و اجماع به سنت است و ایشان صحیح فرمودهاند. اما در مورد عرف اشتباه کرده اند، عرف حکم تشخیص نمی دهد، بلکه عرف تنها موضوع را تشخیص می دهد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo