< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

98/09/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ثمن یا مثمن، شخصی یا کلی

مقـدمـه : کلام در قاعده تلف در زمان خیار بود و این که آیا این قاعده در ثمن هم جاری میشود یا مختص به مبیع است؟ آیا این قاعده در مبیع کلی جاری میشود یا مختص به مبیع شخصی است؟

اقوال فقها : شیخ انصاری فرمود این قاعده در ثمن هم جاری میشود. و اما در مبیع کلی، ابتدائاً شیخ میفرماید این قاعده جاری میشود، اما در آخر فتأمل آورده است که یعنی این در مبیع کلی جاری نمیشود.

سید یزدی هم در حاشیه مکاسب فرموده است فرقی بین ثمن و مثمن و شخصی و کلی نیست. یعنی این قاعده مطلقا در همه جا جاری میشود.

ما هم بیان نمودیم این قاعده، خلاف قاعده است و باید قدر متیقن آن را اخذ نمود که بنابراین در مثمن جاری میشود و نه در ثمن و آن هم در مبیع شخصی دون الکلی.

استصحاب تعلیقی : آیا میتوان گفت مشتری قبل القبض ضامن ثمن بوده و بعد القبض در زمان خیار بایع باز هم مشتری ضامن است؟ یعنی با استصحاب بقای ضمان مشتری، این قاعده را اثبات کنیم؟ این استصحاب در مکاسب ذکر شده است و مرحوم شیخ آن را نقل نموده است.

اما این استصحاب تعلیقی است و معملا استصحاب تعلیقی را حجت نمیدانند. یعنی قبل القبض، اگر ثمن تلف میشد، مشتری ضامن بود. آیا میتوان استصحاب کرد که بعد از قبض هم تلف ثمن از مال مشتری بوده است؟ این استصحاب تعلیقی است. استصحاب تعلیقی در حجت بودن مورد اختلاف است.

کسانی که قایل به حجیت استصحاب تعلیقی نیستند، یک استثنا زده و گفتهاند این استصحاب حجت نیست مگر این که معنای استصحاب تعلیقی این باشد که بین مقدم و تالی تلازم است و این ملازمه مجعول شارع باشد.

اگر کسی بگوید لو تلف الثمن قبل القبض فهو من مال مشتری، یعنی عقل میگوید بین تلف مال و ضامن بودن مالک آن مال از نظر عقلی تلازم است. در اینجا استصحاب جاری نیست. زیرا اولا مستصحب حکم شرعی نیست و یک امر عقلی است، ثانیاً حالت سابقه ندارد.

صحیح اینست که بگوییم انفساخ عقد در شرع به کار نرفته است، انفساخ عقد یک چیزی است که از جمع بین ادله استفاده میشود. یک دلیل میگوید انسان مالک پدر نمیشود، یک دلیل میگوید اگر کسی پدرش را بخرد آزاد میشود. از طرفی دلیل میفرماید لا عتق الا فی ملک. یعنی تا ملکیت نباشد عتق صورت نمیپذیرد. به این ملکیت آناًما گفته میشود.

در مانحن فیه وقتی یک نفر مالک است و یک نفر دیگر میخواهد ضامن شود، این دو حرف را نمیتوان جمع کرد. جمع بین ادله اینست که عقد فسخ شود. زیرا جمع بین ادله به معنای فسخ عقد است، میگوییم "تو تلف الثمن انفسخ العقد" یک تلازم عقلی است و شرعی نیست. فلذا استصحاب جاری نمیشود. پس حتی اگر استصحاب تعلیقی درست باشد در مانحن فیه جاری نیست. نتیجه این که قاعده التلف فی زمن الخیار نه در ثمن و نه در مثمن جاری میشود.

اصل عدم انفساخ (استصحاب عدم فسخ معامله) : شیخ در مکاسب بعد از این که استصحاب تعلیقی را ذکر میکند، استصحاب دیگری را با عنوان اصل عدم انفساخ میآورد. مقصود از اصاله عدم الانفساخ اینست که قبل از تلف، عقد صحیح بود و مالک ثمن ضامن ثمن است. وقتی مال تلف شد، آناًمای قبل از تلف باید بگوییم عقد فسخ میشود. اگر بخواهیم استصحاب ضمان کنیم و بگوییم مشتری قبلا ضامن بوده و الان هم صامن است، یعنی قاعده در ثمن هم جاری میشود. اما یک استصحابی با این استصحاب تعارض میکند. آن هم استصحاب عدم فسخ معامله است. این استصحاب میگوید بایع ضامن ثمن است. استصحاب بقای ضمان مشتر میگوید معامله فسخ شده است.

شیخ انصاری میفرماید استصحاب عدم انفساخ عقد بر استصحاب ضمان مشتری مقدم است. سابقا بیان نمودیم وقتی شیخ میفرماید این اصل بر اصل دیگر حاکم است، مرادش ورود است. زیرا در حکومت یک دلیل باید ناظر به دلیل دیگر باشد و آن را تفسیر کند، در حالی که اصول عملیه ناظر به هم نیستند و هم را شرح و تفسیر نمیکنند.

فلذا مراد شیخ از حکومت، ورود است یعنی یک دلیلی موضوع دلیل دیگر را از بین ببرد، مثلا یکی سببی است و دیگری مسببی است. اصل سببی بر اصل مسببی ورود دارد و موضوع آن را از بین میبرد. این همان است که شیخ آن را حکومت میگوید.

در ما نحن فیه ما دو اصل داریم، یکی استصحاب ضمان، یعنی عقد باطل است و فسخ شده است. یکی هم استصحاب عدم انفساخ است یعنی عقد باطل نشده پس مشتری ضامن نیست. آیا اصل عدم انفساخ سببی است یا اصل بقای ضمان سببی است؟

حالت سابقه هر دو اصل، زمانی است که عقد صحیح بوده و قبض و اقباض نشده بوده است. شاید کسی بگوید هیچ کدام سبب یا مسبب نیستند و اینجا محل تلازم دو معلول است. یعنی بین صحت عقد و عدم ضمان مشتری تلازم است و هم چنین بین ضامن بودن مشتری و انفساخ عقد تلازم است. اگر تلازم باشد دیگر اصل سببی و مسببی نداریم و هیچ یک بر دیگری مقدم نمیشود.

نتیجه این که این قاعده نه در ثمن و نه در مثمن کلی، هیچ کدام جاری نمیشود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo