< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

97/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملاک تقدم عناوین ثانویه

مقـدمـه: بحث در این بود که ملاک تقدیم عناوین ثانویه بر عناوین اولیه است یا به بیان دیگر شرط در چه صورتی خلاف کتاب و سنت است و در چه صورتی خلاف کتاب و سنت نیست؟ به توضیح دیگر، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی فرموده است: "الولاءُ لِمَن أعتَق" ارث برای کسی است که عبد را آزاد نموده است، اگر کسی بخواهد ضمن عقدی شرط نماید کسی که عبد را آزاد نموده است، ارث نبرد، این شرط باطل و خلاف کتاب و سنت است. در حالی که ما روایاتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) داریم که فرموده است: "البیعان بالخیار" متبایعین خیار دارند، حال اگر متبایعین ضمن عقد شرط نمودند که خیار نداشته باشند، چنین شرطی صحیح و موافق کتاب و سنت است. حال باید دید چه ملاکی وجود دارد که در مورد اول، شرط خلاف کتاب و سنت بود و در دومی شرط، خلاف کتاب و سنت نبود.

ما ملاک مد نظر خود را در جلسات قبل بیان نمودیم. (سپس حضرت استاد دقایقی به مرور مطالب جلسات گذشته پرداختند.)

 

اصل در موارد شک از نظر شیخ: اگر ما در جایی توانستیم از دلیل به دست بیاوریم که موضوع حکم مطلق است یا مقید به عدم است یا اهمال دارد که تکلیف ما روشن است. اما در مواردی که شک نمودیم که آیا شرط میتواند حکمی را عوض کند یا خیر، اینجا محل بحث است.

شیخ انصاری در مکاسب، مواردی را بحث نموده که در شک چه باید کرد؟ مواردی مانند ارث زوجه در عقد منقطعه، مسئلهی تسری، مسئله رق و حر بودن والدین، مسئلهی ضمان در باب اجاره و عاریه. که ما معتقدیم این مثالها هر کدام در باب خود باید بحث شود. در اینجا به صورت کلی بیان مینماییم که اگر شک نمودیم حکمی با شرط قابل تغییر هست یا قابل تغییر نیست، بعباره اخری آیا میتوان در شبههی مصداقیه و در شبههی حکمیه به عام تمسک نمود یا خیر؟ یعنی شک داریم حکم حرمت شطرنج به صورتی جعل شده که با شرط قابل تغییر هست یا خیر. مثلا نمیدانیم این که شارع فرمود شطرنج حرام است، یعنی مطلقاً حرام است یا این که تا شطرنج آلت قمار است و ورزش فکری نیست حرام است و در غیر این صورت حلال است. یعنی آیا حرمت روی ذات شطرنج رفته است یا حکم حرمت روی شطرنج با هر حالتی رفته است.

شیخ انصاری در اینجا فرموده است اصل بر اینست که این شرط (این حکم، این عنوان اولی) خلاف کتاب و سنت نباشد. یعنی وقتی شرط کردهایم که شطرنج بازی کنیم، شک داریم این شرط خلاف و کتاب و سنت است، یعنی اصل اینست که خلاف کتاب و سنت نیست. بعباره اخری با این اصل ثابت میشود که آن حکم قابل تغییر هست.

شی این مطلب را نیز اشاره فرموده است که این که میگویند شرط خلاف کتاب و سنت باطل است، یعنی شرطی که حقیقتاً و واقعاً خلاف کتاب و سنت است باطل است، نه شرط که ما بدانیم مخالف کتاب و سنت است. یعنی کلام در باب مخالفت واقعیه است، نه مخالفت علمی. ولکن راه رسیدن به واقع و راه احراز واقع، همین اصل عملی است. یعنی وقتی ما ندانستیم خلاف کتاب و سنت است، اصل جاری میکنیم که خلاف کتاب و سنت نیست، و وقتی اصل جاری میکنیم یعنی واقعا خلاف نیست. (یعنی ما به واقع دست نداریم، ملاک هم واقع است، اما همین اصل عملی، احراز واقع است.)

 

اشکال آیت الله خوئی به شیخ: آیت الله خوئی و برخی از حواشی مکاسب به شیخ اشکال کرده و فرمودهاند این مطلبی که شیخ فرموده است، خلاف نظر خود شیخ در رسائل است. شیخ در رسائل استصحاب عدم ازلی را قبول ندارد. پس چطور در ما نحن فیه میفرماید ما شک داریم خلاف کتاب و سنت است، سپس اصل جاری میکند که خلاف کتاب و سنت است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo