< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

96/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ارش

 

مقدمه

طبق روال مکاسب دو مطلب باقی مانده است. مطلب اول این که اگر بایع غیر از نقدین، چیز دیگری را به عنوان ارش به مشتری بدهد، آیا رضایت مشتری شرط است یا خیر؟ و این که آن چه بایع میپردازد خود ارش محسوب میشود یا جایگزین ارش است؟ اگر خود ارش باشد معاملهی جدیدی رخ نداده است، اما اگر بدل ارش باشد احتیاج به یک مبادله یا معاوضهی جدیدی است.

آن گونه که ما بیان نمودیم که باید ارش از عین ثمن باشد، اگر بایع چیزی غیر از عین ثمن (حتی نقدین) بپردازد، باز هم همین مطلب وجود دارد که آیا این ارش است یا بدل ارش؟ و این که آیا رضایت لازم است یا خیر؟

در غیر باب ارش اگر کسی به دیگری بدهکار بود یا ضامن بود، اگر نقدین را بپردازد این خود ضمان است، یعنی همان چیزی که بدهکار بوده است، زیرا اصل بر این است که ضامن، به نقدین ضامن است. لیکن اگر بخواهد غیر از نقدین را بپردازد حتما نیاز به رضایت طرفین است و یک معامله یا معاوضهی جدیدی است.

اما این اصل در باب ارش تفاوت دارد. در باب ارش اصل اول این است که تا مشتری طلب غرامت نکرده، چیزی بر عهدهی بایع نیست و بایع مدیون نیست. حال اگر بایع بخواهد در مقام پرداخت ارش، چیز دیگری غیر از ثمن بدهد، طبق نظر شیخ انصاری، اگر بایع بخواهد جنسی غیر از نقدین بپردازد رضایت مشتری شرط است (یعنی اگر بایع بخواهد پول بپردازد، در این صورت رضایت مشتری شرط نیست.)، اما معاوضهی جدیدی به حساب نمیآید و این گونه نیست که بین ارش و آن جنس یک معاوضهی قهری صورت گرفته باشد.

شیخ انصاری در مکاسب میفرماید: "و بالجملة، فليس هنا شي‌ءٌ معيّنٌ ثابتٌ في الذمّة، إلّا أنّ دفع غير النقدين يتوقّف على رضا ذي الخيار و يكون نفس الأرش، بخلاف دفع النقدين، فإنّه إذا اختير غيرهما لم يتعيّن للأرشيّة."[1] هیچ چیزی در ذمهی بایع ثابت نیست، و اگر غیر از پول بخواهد بدهد، این متوقف بر رضایت مشتری است و اگر جنس دیگری بدهد این خود ارش است. بر خلاف پول که اگر غیر آن اختیار شد، معین برای ارشیت نیست. در این عبارت دو اشکال وجود دارد، علی القاعده باید میفرمود: بر خلاف دفع نقدین که اگر نقدین را داد، نیازی به رضایت طرفین نیست و حتما هم ارش است و باید مشتری قبول کند. (یعنی اگر بایع به جای ارش پول میدهد، مشتری باید قول کند.)

نکتهی یگر این که مرحوم شیخ در طول سه صفحه بحثی را تحت عنوان عیب مستوعب مطرح نموده است و مراد ایشان هم این است که اگر کسی خیار داشته باشد آیا میتواند کل ثمن را به عنوان ارش تحویل بگیرد یا خیر؟ به عبارت دیگر عیب مستوعب قیمت مد نظر است. مانند این که شخصی کالایی را به صد تومان خریده است، سپس متوجه عیبی به قیمت صد تومان در مبیع میشود. آیا میتواند مشتری هم مبیع معیوب را نگه دارد هم کل ثمن را تحویل بگیرد یا خیر؟ یا به عنوان نمونه شخصی یک کیلو سرکه خرید، و در زمان خیار، سرکه به خمر تبدیل شد و به عیب مستوعب مبتلا شد. آیا میتواند کل ثمن را پس بگیرد؟ یا این که شخصی عبدی بخرد بهد مشخص شود عبد آدم کشته و دیه برابر قیمت خود عبد است یا باید اعدام شود.

در بحث صغروی در مورد این مثالها باید گفت هیچ کدام از این موارد عیب مستوعب نیست. در مثال خمر، گرچه مالبت ندارد، اما حق اولویت دارد. در فرض عبد نیست، تا قبل از زمان قصاص یا طلب دیه، به اندازهای که کارائی دارد، مثلا قرار است فردا قصاص شود، اما امروز که کارائی و مالیت دارد. بنابراین صغرویاً مثال ندارد یا ما به مثالی دست نیافتیم. اما اگر فرض کنیم مثال دارد، اما برای کشف حکم، چند مشکل در مقابل داریم. ابتدا این که اگر کسی ارش را قیمت واقعی عیب بداند، بحث درست است. اما اگر کسی ارش را نسبت بین مابه التفاوت بین صحیح و معیب از قیمت بداند، هرگز ارش عیب مستوعب امکان و معنا ندارد. اگر هم ارش مستوعب درست باشد، لازمهاش بطلان معامله است زیرا معنای ارش مستوعب این است که کل ثمن به مشتری بر میگردد. یعنی خود مبیع هیچ قیمتی نداشته است، پس معامله باطل است. مانند این که شخصی یک کیلو تخم مرغ بخرد و همهی تخم مرغ ها خراب باشد، در این صورت اصل معامله باطل است. زیرا مبیع هیچ ارزشی ندارد و بایع اکل مال به باطل میکند و چیزی به مشتری نداده است.

 


[1] . كتاب المكاسب (للشيخ الأنصاري، ط - الحديثة)، ج‌5، ص: 398.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo