< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

96/11/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ماهیت عیب

 

مقدمه

کلام در باب تعریف مفهوم عیب بود. و الان میخواهیم راههای تشخیص عیب و موارد شک در عیب را بررسی نماییم.

 

راههای تشخیص عیب

سوال اولی که بعد از تبیین مفهوم عیب مطرح میشود این است که از کجا مشخص میشود چه چیزی عیب محسوب میشود یا عیب محسوب نمیشود.

نظر اهل سنت

اهل سنت دو راه برای تشخیص عیب بیان نمودهاند، با این دو راه میتوان تشخیص داد چه چیزی عیب است و چه چیزی عیب نیست:

راه اول: این که شرع چیزی را عیب محسوب نماید.

در شرع، روایات مواردی را به عنوان عیب ذکر نمودهاند، برخی را نیز عیب نگفتهاند، اما مواردی را مطرح نمودهاند که به سبب آن ها شخص دارای خیار، حق رد و حق ارش میگردد و اهل سنت معتقدند این موارد نیز عیب است. ذیلاً برخی از این روایات را مطرح مینماییم؛

روایت اول: در باب زکات آمده است حیوان مریض یا حیوان بخیل (حیوانی که طبیعتاً باید شیر داشته باشد ولی شیر نمیدهد) برای زکات کفایت نمیکند. سپس اهل سنت با استناد به این روایت آوردهاند مرض و یا شیر ندادن در حیوان مصداق عیب است.

پاسخ این حرف نیز مشخص است و آن هم این که اگر حدیث بگوید چیزی برای زکات کافی نیست، این دلیل بر عیب بودن نیست، شاید دو مسئلهی متفاوت باشد.

روایت دوم: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از رذل بودن در صدقه نهی فرموده است. یعنی اگر چیزی پست است آن را صدقه ندهید. به بیان واضح اگر چیزی جَیِّد و ردی دارد، و جید را خودش مصرف نموده است، پیامبر از این که آن پست ها را صدقه بدهد، نهی فرموده است.

روایت سوم: از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که حیوان عَرجی (زمین گیر) و عوری (کم بینا) و مریض و اجفی (لاغر) قربانی نشود.

در این روایاتی که در مورد زکات و صدقه و قربانی، بیان نمودیم، مواردی نهی شده است، لیکن بیان نشده است که این موارد عیب است. لیکن اهل سنت از این موارد عیب بودن را استفاده نمودهاند. و روایات دیگری که در این موارد مطرح است. (حضرت استاد عابدی روایات متعددی از این قبیل را ذکر فرمودند.)

البته هیچ کدام از این روایات سندیت و مدرکیت برای ما ندارد. در برخی از این روایات اصلا کلمهی عیب ذکر نشده است و میتوان گفت حکم این موارد فسخ است، نه این که حتما موضوع عیب محقق شود.

راه دوم: این که عرف چیزی را عیب محسوب نماید.

در مورد عرف نیز باید بیان نماییم عرف به دو صورت متصور است:

عرف عام : این که غلبهی مردم بر چه چیزی است، این عرف عام است.

عرف خاص : عرف خاص یعنی نیز چند معنی دارد؛

عرف متخصصین (عرف اهل خبره و کارشناسان)عرف یک شهرعرف یک زمان خاص

در عبارات علما کشف نمیشود که مراد عرف عام است و یا عرف خاص است. ولی از قرائن و شواهد میتوان مراد را کشف نمود. در باب خیار عیب در کتب فقهی اهل سنت مکرر از عرف و آن چه مقتضای خلقت است صحبت به میان آمده است که مبین عرف عام است. اما مواردی نیز هست که قرینه بر عرف خاص دارد. در مانحن فیه با این که گفته شده عرف باید تشخیص دهد، اما منظور عرف بازار و تجار است. و در هر کالا نیز نظر متخصصین آن کالا مد نظر است.

فلذا احتمالا باید قائل شد تشخیص عیب با شرع نیست و مواردی که در روایات آمده مراد این است که این موارد در زمان صدر اسلام در جزیره العرب عیب بوده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo