< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

96/07/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعلام به عیب

 

مقدمهکلام در باب غش در معامله بود. تدلیس یا غش در معامله چهار صورت دارد:ایجاد العیب: شخص در کالا عیب ایجاد می کند، مانند خلط جیّد و ردی، داخل کردن آب در شیر و ....عیب ایجاد نمی کند، اما عیب وجود دارد و شخص آن را کتمان می کند.بایع یا مشتری سکوت از اظهار نظر می کند، عیب وجود دارد، آن را پنهان نمی کند، اما حرفی نمی زند.شخص ثالث از عیب اطلاع دارد، اما آیا واجب است آن را اعلام کند و یا نه؟ که تحت وجوب نصح بررسی می شود.

 

حکم وضعی (حد و تعزیر) معاملات غش

غش در معامله از موارد حسبه است امور حسبه از مواردی است که شارع راضی به ترکش نیست. و سلامت سوق المسلمین قطعا از مواردی است که شارع قطعا راضی به ترک آن نیست. بهترین مثال برای حفظ نظام، سلامت بازار و نظام معیشت اقتصادی مردم است و حفظ این نظام اقتصادی به این است که غش در معاملات نباشد. نظر به این که غش از موارد حسبیه است، مشخص میشود حکومت اسلامی در این زمینه وظیفه دارد، و در طول تاریخ حکام مسلمین از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تا امیرالمومنین(علیه السلام) و باقی حکام مسلمان در مسئله ی غش ورود میکردهاند. در این زمینه ابتدا باید غش را تعریف نمود و سپس باید ارکان آن را معلوم نمود.

 

تعریف غششاید غش را بتوان این گونه تعریف نمود:"ابداع البایع، ما یوهم کمالً فی مبیعه، أو کتم عیباً"

اگر بایع چیزی ایجاد کند که گمان کمال در مبیع را به وجود میآورد، یا عیبی را کتمان میکند.

و یا به این صورت می توان غش را تعریف نمود:"أن یوهم وجود مفقودٍ فی المبیع أو یَکْتُمَ فقد موجودٍ مقصودٍ فقده منه "

توهم وجود یک صفت مفقود را ایجاد نماید. (صفتی در مبیع نیست، شرایطی ایجاد کند به صورتی که انگار هست.) یا این که کتمان نماید نداشتن چیزی را، که هدف این بود که آن چیز را داشته باشد. (به نحوی که طرف مقابل اگر میدانست وارد معامله نمیشد.)

 

ارکان غشدر مورد ارکان غش می گوییم غش به دو صورت محقق می شود:

غش قولی: با زبان خلاف واقع می گوید و باعث غش می شود.

غش فعلی: حرفی نمی زند، اما عملی انجام می دهد که سبب تحقق غش می شود. مثلا شیر داخل آب میکند.

 

در هر دو صورت غشق قولی و فعلی، دو رکن مادی و معنوی غش وجود دارد؛

رکن مادی غش: عملی انجام میدهد و یا حرفی میزند که غش است. که خود به دو صورت سلبی و ایجابی تقسیم میشود.

جنبهی سلبی: عیب را کتمان می کند و یا اصلا حرفی نمی زند.

جنبهی ایجابی: شخصی در معامله، "نجش"[1] انجام میدهد.

 

رکن معنوی غش: شخص قصد خیانت و نیت مجرمانه دارد و تمایل به کلاه گذاشتن دارد.

 

جریمه و تعزیر غش

شارع در مواردی مانند زنا و لواط و .... حد مشخص کرده است، اما در مورد گناهانی که مقدار و اندازه اش در هر منطقهای متفاوت است، تعزیر مشخص کرده است. تعزیر هم گاهی به معنای تعظیم و احتراماست، گاهی هم به معنای تأدیب است. تعزیر نیز به چند صورت است:

تعزیر مالی: مانند جریمه رانندگی

تعزیر بدنی: شلاق زدن[2]

تعزیر محدودیت اجتماعی: مانند حبس نمودن و یا تعطیل کردن مغازه یا منع از شرکت در انتخابات یا منع از فعالیت خاصی، یا محروم کردن از چک و ....

تعزیر به عرض: تشهیر نمودن شخص، مانند سوار حمار کردن و در شهر چرخاندن، یا رسانه ای کردن شخص

 


[1] . نجش بدین صورت است که دو نفر می‌خواهند معامله کنند، یک نفر با نیت بازار گرمی وارد معامله می‌شود و می‌گوید من می‌خواهم این کالا را بخرم، و با این ترفند قیمت مبیع و یا تمایل خرید آن را افزایش می‌دهد.
[2] . قدر متیقن از انواع تعزیر، تعزیر بدنی و شلاق زدن است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo