< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

96/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعلام به عیب

 

مقدمهکلام در باب غش در معامله و لزوم بیان عیب و حرمت کتمان عیب بود. در این جلسه در مورد این صحبت می کنیم که این بحث مختص باب ببیع نیست، همانگونه که خیار عیب هم مختص باب عیب نیست، بلکه در اجاره هم جاری است. و بحث وجوب اعلام به عیب، در معاملات دیگر غیر از بیع نیز جاری است، حتی در عبادات نیز این بحث جریان دارد.

 

مثالهایی برای غِشّ در عبادات

در باب اجتهاد و تقلید، اگر کسی سوال کرد من از کدام مرجع تقلید کنیم، شخصی میداند فلان شخص مجتهد نیست، یا از شرایط مرجعیت را ندارد، بایستی اعلام کند که از فلانی تقلید نکن. یا این که اعلام کند از فلان شخص تقلید کن.

در نقل فتوای مرجع تقلید، موارد زیادی هست که از مصادیق غش است.در باب جماعت، اگر به اصرار از شخصی خواسته شد که امام جماعت باشد، و شخص خودش آگاه است که عادل نیست، آیا واجب است که اعلام نماید؟ و این که آیا از مصادیق غش هست یا خیر. و اگر غش باشد آیا واجب است اعلام کند که لازمه اش زایل کردن آبروی خودش است، یا لازم نیست که اعلام کند، در آن فرض حکم نماز مأمومین چه می شود؟شخصی در حمام، دیگری را در حال غسل ببیند، و متوجه بشود قسمتی از بدن شخص در حال غسل، خشک مانده است، و غسلش کامل و صحیح نیست. آیا واجب است اعلام کنیم یا واجب نیست؟ و این که آیا ممکن است آن چه واجب است، عدم اعلام باشد؟

فلذا بحث غش در عبادات هم مطرح است و باید دانست که تنها در بیع محقق نمیشود. در کتاب حاشية الجمل على شرح المنهج، آمده است: " وَيُؤْخَذُ مِنْ حَدِيثِ وَاثِلَةَ[1] وَغَيْرِهِ مَا صَرَّحَ بِهِ أَصْحَابُنَا أَنَّهُ يَجِبُ أَيْضًا عَلَى أَجْنَبِيٍّ عَلِمَ بِالسِّلْعَةِ عَيْبًا أَنْ يُخْبِرَ بِهِ مُرِيدُ أَخْذِهَا .......... وَإِنْ لَمْ يَسْأَلْهُ عَنْهَا كَمَا يَجِبُ عَلَيْهِ إذَا رَأَى إنْسَانًا يَخْطُبُ امْرَأَةً وَيَعْلَمُ بِهَا أَوْ بِهِ عَيْبًا، أَوْ رَأَى إنْسَانًا يُرِيدُ أَنْ يُخَالِطَ آخَرَ لِمُعَامَلَةٍ أَوْ صَدَاقَةٍ أَوْ قِرَاءَةِ نَحْوِ عِلْمٍ وَعَلِمَ بِأَحَدِهِمَا عَيْبًا أَنْ يُخْبِرَ بِهِ وَإِنْ لَمْ يَسْتَشِرْهُ، كُلُّ ذَلِكَ أَدَاءً لِلنَّصِيحَةِ الْمُتَأَكَّدِ وُجُوبُهَا لِخَاصَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَعَامَّتِهِمْ"[2] از حدیث واصله استفاده می شود اگر شخص ثالثی می داند، چیزی عیب دارد، باید به هر کس میخواهد آن را بگیرد اعلام کند، حتی اگر از او سوالی نکرده باشند. کما این که در مورد خواستگاری اگر از دختر یا پسر ایرادی سراغ دارد باید بگوید. یا اگر ببیند شخصی می خواهد با دیگری در کاری مخلوط شود، و شخص ثالث می داند که در یکی از طرفین عیبی هست، واجب است اعلام کند، هر چند از او مشورت نخواسته باشند. همهی این موارد از جهت ادای نصحیت و خیرخواهی است که در اسلام بر آن تاکید شده است.

 

ذکر مثالهای به‌روز برای غِشّ در معاملاتِ غیر از بیع

رسانه کالاهایی را تبلیغ می کند که غش در آن وجود دارد.تلقی رکبان نوعی غش است، آیا حتما باید سواره باشند؟ یا گاهی طرف یک نفر است و جمع نیست؟ آیا این موارد هم مصداق غش است؟ تلقی رکبان غش است و حرام است، اما برای چه کسی حرمت دارد؟ برای شخص و یا برای نوع مردم و بازار؟فروش منزلی که انسان آن را اجاره داده است، بدون اطلاع مشتری، که در حال اجاره است، مصداق غش است.

در موارد بیع اطمینان، مثلا مشتری به بایع اعتماد می کند که هر کدام مناسب تر است به من بدهید، یا در امانت فروشیها و یا سمساریها، مشتری اعتماد می کند و بایع غش در معامله میکند.

(حضرت استاد عابدی موارد متفاوت و متعددی از غش های جدید و فروعات مرتبط با این بحث مطرح نمودند که به جهت طولانی شدن، از ذکر آن خودداری میکنیم.)

 


[1] . " أَنّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، مَرَّ عَلَى صُبْرَةِ طَعَامٍ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِيهَا، فَنَالَتْ أَصَابِعُهُ بَلَلًا، فَقَالَ: مَا هَذَا يَا صَاحِبَ الطَّعَامِ؟، قَالَ: أَصَابَتْهُ السَّمَاءُ يَارَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: أَفَلَا جَعَلْتَهُ فَوْقَ الطَّعَامِ كَيْ يَرَاهُ النَّاسُ، مَنْ غَشَّ، فَلَيْسَ مِنِّي".
[2] . حاشية الجمل على شرح المنهج، جلد 3، ص120.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo