< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

95/12/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسقطات

مقدمه

 

کلام در باب مسقطات خیار عیب است و بحث در این بود که آیا تصرف مسقط خیار عیب است یا خیر؟ و این که آیا مطلق تصرف مسقط خیار است، یا یک سری تصرفات خاص مسقط خیار است؟نظر مرحوم خوئی(ره)

آیت الله خوئی در مورد این روایات میفرماید احداث حدث و تصرفی که میگوییم مسقط خیار هست یا نیست، به چند صورت ممکن است اتفاق بیفتد:

گاهی تصرف مغیر عین است و سبب تغییر مبیع میشود که این محل بحث نیست و موجب سقوط حق فسخ میشود.

گاهی تصرف به صورت اعتباری است، تصرف اعتباری یعنی به خود مبیع دست نزده، اما اعتباراً تصرف نموده است. مثلا مبیع را به دیگری هدیه نموده است.

گاهی تصرف خارجی است، و تغییر عین در آن اتفاق نیفتاد، مثلا پارچهای را خریده و آن را اتو کرده است. یا کنیز را خریده و به او گفته یک لیوان آب به من بده. آیا این گونه تصرفی اسقاط خیار میکند یا خیر؟

آیت الله خوئی میفرماید برخی تصرفات به معنای رضایت به عقد است، و برخی از تصرفات نیز به معنای رضایت نیست، مثلا شخصی یک اسب خرید و از اسب هم راضی نیست، ولی برایش طویله درست کرد. در این جا با این که تصرف نکرده است، اما ساخت طویله، دلیل بر رضایت به عقد است و سبب سقوط خیار میشود.

گاهی مشتری تصرف میکند، و این تصرف عرفاً و نوعاً دلالت بر رضایت به عقد داشته باشد، در این صورت فعل مانند قول، سبب سقوط خیار است. ولی تفاوتی بین قول و فعل است، آن هم این که در لفظ یا قول، هر کسی تعهد داده، این لفظ را در این معنا به کار ببرد، اما در فعل مردم تعهد ندادهاند این فعل آنها به چه معنایی باشد. مثلا وقتی شخص پارچه را قیچی کرد، تعهد نداده است این عمل، نشانهی رضایت بر عقد است. بنابراین در این صورت میتوانیم بگوییم قول، عرفا و نوعاً دال بر رضایت است بر خلاف فعل.

نقد حضرت استاد عابدی

یک اشکال بزرگی که در فرمایشات آیت الله خوئی است، این که ایشان وضع را تعهد واضع نسبت به ابراز ما فی الضمیر میداند. مثلا وقتی شخص اسم فرزندش را زید میگذارد، در واقع متعهد میشود از این به بعد هر وقت فرزندش را اراده کند، او را با این نام بخواند. اما در فعل، تعهد وجود ندارد، مثلا هر وقت فلان کار را انجام داد، مراد رضایت باشد. اشکال فرمایش آیت الله خوئی این است که:

اولاً این نظر شماست، و دیگران وضع را تعهد نمیدانند. و تفاوت مبنایی با شما دارند. و این نظر تنها مفید کسانی است که مبنای آیت الله خوئی را بپذیرند.

ثانیاً این که اگر تعهد بر دو قسم ملفوظ و غیر ملفوظ (مانند قراردادهای مکتوب) باشد، در این صورت اگر کسی با فعل خود، تعهد غیرملفوظ را زیر پا گذاشت، حتی اگر غیر عمد باشد، مشمول قانون مجازات خواهد شد. مثلا تریاک در کشوری آزاد باشد و در کشور دیگری غیرقانونی باشد، حال اگر شخصی از کشور اول وارد کشور دوم شود و تریاک همراهش باشد، حتی اگر قانون را هم نداند، هم مجازات خواهد شد. زیرا فعلش بر ورود به کشور دوم، دلیل بر تعهد به قانون غیر ملفوظ است.

بنابراین پس صحیح است که بگوییم فعل مانند قول، تعهد رضایت به بیع است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo