< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

95/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسقطات

 

مقدمه

کلام در باب خیار عیب بود. اولین مسئلهای که شیخ مطرح نموده است، بحث مسقطات خیار عیب است. ایشان فرموده است اولین مسقط، اسقاط خیار عیب در متن عقد یا پس از عقد است. اسقاط خیار گاهی این گونه است که شخص میگوید خیار را ساقط کردم، اما حق ارش را برای خودم محفوظ نگه میدارم. گاهی میگوید خیار را ساقط کردم و حرفی از ارش به میان نمیآورد. گاهی هم میگوید ملتزم به بیع شدم.

حال میخواهیم ببینیم در این سه صورت هم حق رد ساقط میشود و هم حق رد؟ یا این که حق ارش محفوظ است؟ علت هم این است که خیار عیب با سایر خیارات متفاوت است، در سایر خیارات ذوالخیار بین فسخ و التزام به بیع مخیر بود، اما در خیار عیب بین سه چیز مخیر بود: فسخ، حق ارش یا التزام به بیع.

 

نظر شیخ انصاری و حواشی مکاسب

ظاهر عبارت مکاسب این است که شیخ انصاری میخواهد بفرماید ذو الخیار دو حق دارد، یکی حق فسخ و دیگری حق ارش.

مرحوم ایروانی در حاشیهی مکاسب فرموده است ظاهر کلام شیخ این است که دو حق در این جا وجود دارد، اما دو حق بودن چیزی است که کسی نمیتواند آن را بپذیرد. زیرا اگر دو حق باشد مشتری میتواند هر دو حق خود را اعمال کند، یعنی هم فسخ کند و هم ارش بگیرد، در حالی که اگر فسخ کرد، دیگر ارش معنا ندارد.

 

نقد امام خمینی به مرحوم ایروانی

امام خمینی یک اشکال نقضی به مرحوم ایروانی وارد میکند و میفرماید اشکالی که به مرحوم ایروانی وارد است آن که فرمایش ایشان به واجب تخییری نقض میشود. در واجب تخییری یک تکلیف وجود دارد، در عین حال هم قابل تبعیض است. مکلف میتواند بگوید من عتق رقبه میکنم و اطعام و صوم را انجام نمیدهم. همانگونه که در واجب تخییری یک وجوب بر عهدهی مکلف قرار گرفته است و این یک تکلیف به سه چیز قابل تقسیم است، در ما نحن فیه هم یک حق قابل تجزیهی به دو یا چند چیز وجود دارد.

سپس امام خمینی جواب حلی میدهد و میفرماید در بحث واجب تخییری، سه نظر مختلف وجود دارد:

نظر اول:

یک نظر این است که در وجوب تخییری، دو یا سه وجوب وجود دارد (اصلا تکلیف متعدد است) اما تکلیف مطلق نیست، بلکه تکلیف مقید به قید "لو لا البدل" است. (یعنی این وجوبها وقتی فعلیت پیدا میکند که دیگری انجام داده نشود.)

 

نظر دوم:

یک نظر این است که یک وجوب و سه واجب داریم، یعنی تکلیف یک چیز است، اما این یک تکلیف سه متعَلَق دارد. و این متعلقها به صورت "الی بدل" (یا "لا الی بدل") هستند. یعنی تکلیف روی این فرد میرود، به شرطی که دیگری نباشد.

 

نظر سوم:

یک نظر هم این است که کسی بگوید در وجوب تخییری، وجوب روی عنوان احدهما میرود. وقتی سه چیز داریم و فرض هم این است که جامع و قدر مشترک ندارند، اما ما میتوانیم یک قدر مشترک انتزاعی بین اینها ایجاد کنیم و آن هم کلمهی احدهما است. یعنی وجوب روی احدهما رفته و احدهما واجب است و بر هر سه فرد صدق میکند. و هر سه هم وجوب پیدا میکند اما وجوب به صورت "لا الی بدل" یا "لو لا البدل" محقق میشود. (مثلا عتق رقبه واجب است، لو لا اون دو مورد؛ و اگر آن دو مورد بود، عتق رقبه واجب نیست.)

امام خمینی میفرماید هر کدام از این سه مورد باشد (به هر حال شیخ انصاری و آقای ایروانی یکی از این سه نظر را قبول دارند) نظر شیخ انصاری درست است (که شخصی خیار عیب داشته باشد و یک قسمت آن را اسقاط کند و قسمت دیگر را نگه دارد) و فرمایش مرحوم ایروانی درست نیست. هر کدام از این سه نظر را اگر کسی بپذیرد، نتیجهاش این است که در باب خیار، (اگر خیار مانند وجوب تخییری باشد که شامل سه حق است) تفکیک و تجزیه صحیح است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo